پل الکساندر پس از فلج شدن فلج اطفال در سن 6 سالگی، بیشتر عمر خود را در یک ریه آهنی زرد رنگ که او را زنده نگه می داشت، محبوس شد. انتظار نمی رفت که او پس از این تشخیص زنده بماند، و حتی زمانی که او این شانس ها را شکست داد، زندگی او عمدتاً توسط دستگاهی محدود می شد که نمی توانست در آن حرکت کند.
اما تلفات زندگی در یک ریه آهنی مبتلا به فلج اطفال باعث نشد که آقای اسکندر از رفتن به کالج، گرفتن مدرک حقوق و وکالت بیش از 30 سال جلوگیری کند. به عنوان یک پسر، او به خود یاد داد که چند دقیقه و چند ساعت بعد هر بار نفس بکشد، اما مجبور بود هر روز از این دستگاه استفاده کند.
بر اساس اظهارات برادرش فیلیپ الکساندر در شبکه های اجتماعی، او روز دوشنبه در 78 سالگی درگذشت.
او یکی از معدود افرادی بود که در ایالات متحده در داخل یک ریه آهنی زندگی می کرد، ریه ای که با تغییر ریتمیک فشار هوا در محفظه کار می کند تا هوا را به داخل و خارج از ریه ها وادار کند. و در هفتههای پایانی زندگیاش، با به اشتراک گذاشتن زندگی طولانی مدت با کمک یک ماشین قدیمی، طرفدارانی را در TikTok جلب کرد.
مشخص نبود چه چیزی باعث مرگ آقای اسکندر شد. بر اساس حساب کاربری TikTok، او در ماه فوریه به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان بستری شده بود. آقای الکساندر پس از بازگشت به خانه، هنگام بهبودی از این ویروس که به ریهها حمله میکند و میتواند برای افراد مسنتر و مشکلات تنفسی خطرناک باشد، با خوردن و آبرسانی به مشکل برخورد کرد.
بر اساس کتاب «سه دقیقه برای یک سگ: زندگی من در یک ریه آهنی»، آقای الکساندر در سال 1952 به فلج اطفال مبتلا شد. او به سرعت فلج شد و پزشکان بیمارستان پارکلند در دالاس او را در یک ریه آهنی قرار دادند تا بتواند نفس بکشد.
آقای الکساندر در کتابش که با گذاشتن خودکار یا مداد در دهانش نوشته بود، میگوید: «یک روز از خواب عمیق چشمانم را باز کردم و به دنبال چیزی، هر چیزی آشنا شدم». «به هر کجا که نگاه کردم خیلی عجیب بود. نمی دانستم که هر روز جدید زندگی من به طور اجتناب ناپذیری در مسیری قرار می گیرد که به طرز غیرقابل تصوری عجیب و چالش برانگیزتر می شود.»
به گزارش صبحانه نیوز دالاس، در حالی که نوآوریها در علم و فناوری منجر به ساخت ونتیلهای قابل حمل برای افراد مبتلا به مشکلات تنفسی شد، ماهیچههای قفسه سینه آقای الکساندر برای استفاده از دستگاههای دیگر به اندازهای آسیب دیده بود و او برای بیشتر عمر خود به ریههای آهنی متکی بود. ، که او را در سال 2018 معرفی کرد.
زمانی که آقای الکساندر داخل دستگاه بود، برای کارهای اساسی مانند خوردن و آشامیدن به کمک دیگران نیاز داشت. آقای الکساندر در کتابش نوشته است که در بیشتر عمرش، این کمک از جانب مراقبش، کتی گینز بود.
آقای الکساندر در ماه ژانویه حساب TikTok خود را راه اندازی کرد و با کمک دیگران شروع به ساختن ویدیوهایی درباره زندگی خود کرد. برخی به بخشهای وسیعتری از زندگی او پرداختند، مانند نحوه وکالت از ریه آهنین.
در ویدیوهای دیگر، او از بیش از 330000 فالوور خود سؤالاتی درباره جنبههای پیش پا افتادهتر و در عین حال جالبتر زندگی روزمرهاش، مانند اینکه چگونه توانسته بود خود را تسکین دهد، پرسید. (مراقب باید قفل ریه آهنی را باز می کرد و از تشتک ادرار یا تخت استفاده می کرد.)
در یک ویدیو، آقای الکساندر چالش های عاطفی و ذهنی زندگی در یک ریه آهنی را شرح داد.
در حالی که صدای زمزمه دستگاه در پسزمینه شنیده میشود، گفت: «تنهایی است». “بعضی اوقات ناامید است زیرا نمی توانم کسی را لمس کنم، دستانم حرکت نمی کنند و هیچ کس مرا لمس نمی کند مگر در موارد نادری که دوستش دارم.”
آقای الکساندر در این ویدئو گفت که در طول سال ها ایمیل ها و نامه هایی از افرادی که با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم می کردند دریافت کرده و توصیه هایی را ارائه کرده است.
او گفت: “زندگی چیز فوق العاده ای است.” “فقط دست نگه دار. قرار است بهتر شود.»
پل ریچارد الکساندر در 30 ژانویه 1946 در دالاس از خانواده گاس نیکلاس الکساندر و دوریس ماری امت به دنیا آمد. مادرش در پیشگفتار کتابش نوشت، پس از بازی در بیرون از خانه در یک روز تابستانی در سال 1952، با تب 102 درجه، سردرد و گردن سفت به خانه آمد.
او نوشت: “من هر دلیلی داشتم که وحشت زده شوم، و اینطور هم شدم.” فلج اطفال، بیماری هولناک هر پدر و مادری، مانند یک هیولای سیاه بزرگ در شهر ما تعقیب می کرد و هر جا که می رفت فلج می کرد و می کشت. اینجا پل با هر علامتی بود.»
آقای اسکندر چندین ماه را در بیمارستان گذراند، جایی که در چند نوبت نزدیک بود بمیرد.
مادرش مینویسد: «در نهایت، یک روز دکتر با ما تماس گرفت و به ما گفت که پل نمیتواند بیشتر زنده بماند و اگر میخواهیم هنگام مرگ او در خانه باشد، میتوانیم او را ببریم.
مادرش نوشت، سفر او به خانه با ریه آهنی، کارگران بیمارستان را به “تنش” واداشت و در آن کامیونی با ژنراتور روی تخت برای کارکردن دستگاه درگیر بود.
او به دالاس مورنینگ نیوز گفت: وقتی 8 ساله بود، آقای الکساندر یاد گرفت که به تنهایی تا سه دقیقه با بلعیدن هوا “مثل ماهی” و بلعیدن آن در ریه های خود نفس بکشد.
آقای الکساندر به روزنامه گفت که انگیزه او برای یادگیری تنفس توسط مراقبی بود که اگر سعی می کرد نفس کشیدن را به تنهایی یاد بگیرد، به او توله سگ پیشنهاد داد. او توله سگ خود را به دست آورد و بعداً الهام بخش عنوان کتاب او “سه دقیقه برای یک سگ” شد.
به گزارش پایگاه خبری صبح دالاس، آقای الکساندر یکی از اولین دانشآموزانی بود که از طریق ناحیه مدرسه مستقل دالاس در خانه آموزش دیدند و در سال 1967 در کلاس خود از دبلیو دبلیو ساموئل High فارغالتحصیل شدند.
او به روزنامه گفت: «تنها دلیلی که من اول نشدم، این است که نمیتوانم آزمایشگاه زیستشناسی را انجام دهم.»
به گزارش آلکالد، مجله فارغ التحصیلان دانشگاه تگزاس، پس از دبیرستان، آقای الکساندر قبل از انتقال به دانشگاه تگزاس در آستین برای تحصیل در رشته اقتصاد و امور مالی به دانشگاه متدیست جنوبی در دالاس رفت.
به گفته Alcalde، با یادگیری نفس کشیدن به تنهایی، آقای الکساندر توانست ساعت ها در خارج از ریه آهنی زندگی کند و دانشجویان خوابگاه او را با ویلچر به کلاس می بردند. او سپس در دانشکده حقوق در دانشگاه تگزاس تحصیل کرد و مدرک حقوق خود را در سال 1984 به دست آورد.
به گزارش دیگنیتی مموریال، از آقای الکساندر برادرش، برادرزادهاش بنجامین الکساندر، خواهرزادهاش جنیفر دادسون و خواهر شوهرش رافائلا الکساندر به یادگار مانده است. مراسم تشییع جنازه او در 20 مارس در Grove Hill Funeral Home & Memorial Park در دالاس برنامه ریزی شده است.
آقای الکساندر قبل از مرگش، در ویدئویی که در 31 ژانویه در TikTok منتشر شد، گفت که از پاسخ به ویدیوهایش متعجب و متاثر شده است.
او گفت: «این باعث میشود احساس کنم کسی هست که واقعاً به من اهمیت میدهد. “کاش می توانستم تک تک شما را در آغوش بگیرم.”