دانشمندان می گویند از دست دادن حافظه نیاز به تشخیص دقیق دارد


گزارش طولانی وزارت دادگستری در مورد نحوه برخورد پرزیدنت بایدن با اسناد طبقه بندی شده حاوی ارزیابی های شگفت انگیزی از رفاه و سلامت روان او بود.

رابرت کی هور، بازپرس ویژه گفت که آقای بایدن، 81 ساله، “مردی مسن با حافظه ضعیف” و “توانایی ضعیف” بود که “به یاد نمی آورد چه زمانی معاون رئیس جمهور بوده است.”

در مکالماتی که در سال 2017 ضبط شد، آقای بایدن «اغلب به طرز دردناکی کند بود» و «در به خاطر سپردن وقایع تلاش می‌کرد و گاه برای خواندن و انتقال نوشته‌های دفترچه‌اش تلاش می‌کرد». آقای هور گفت که آقای بایدن آنقدر آسیب دیده بود که بعید بود هیئت منصفه او را محکوم کند.

برخی از جمهوری خواهان سریعاً هجوم آوردند رئیس جمهور را نامناسب برای پست خواند و خواستار برکناری او شد.

اما در حالی که این گزارش سلامت روانی آقای بایدن را تحقیر می کند، کارشناسان پزشکی روز جمعه خاطرنشان کردند که قضاوت های آن بر اساس علم نبوده و روش های آن هیچ شباهتی به روش هایی که پزشکان برای ارزیابی اختلالات شناختی احتمالی استفاده می کنند، ندارد.

در ساده‌ترین شکل آن، مسئله‌ای است که پزشکان و اعضای خانواده برای دهه‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند: چگونه می‌دانید که یک دوره سردرگمی یا نقص حافظه بخشی از کاهش جدی است؟

دیوید لوونشتاین، مدیر مرکز علوم اعصاب شناختی و پیری در دانشکده پزشکی دانشگاه میامی میلر، گفت: «نمی‌دهید.

تشخیص به مجموعه‌ای از آزمایش‌های پیچیده و عینی نیاز دارد که چندین حوزه را بررسی می‌کند: انواع مختلف حافظه، زبان، عملکرد اجرایی، حل مسئله، و مهارت‌ها و توجه فضایی.

او گفت که این آزمایشات مشخص می کند که آیا یک وضعیت پزشکی وجود دارد یا خیر، و اگر چنین است، ماهیت و وسعت آن وجود دارد. دکتر لوونشتاین و دیگر کارشناسان گفتند که لغزش های کلامی دلیل نیست.

دکتر جان موریس، استاد اعصاب در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، گفت: «فراموش کردن یک رویداد لزوماً به معنای وجود مشکل نیست.

آقای هور، بازرس ویژه، نتیجه‌گیری خود را بر اساس یک مصاحبه پنج ساعته انجام شده در دو روز – دو روز پس از حمله غافلگیرکننده حماس به اسرائیل – و بررسی مصاحبه‌های یک نویسنده ارواح ضبط شده در سال 2017 استوار کرد.

دکتر موریس گفت، اما برای شناسایی علمی مشکل حافظه مستلزم آن است که پزشکان تغییر در عملکرد شناختی فرد را در طول زمان ارزیابی کنند و مشخص کنند که میزان آن برای کاهش توانایی بیمار برای انجام فعالیت‌های معمول کافی است.

او افزود که بهترین راه برای تعیین اینکه آیا چنین تغییری رخ داده است یا خیر، مقایسه نتایج یک تست حافظه امروزی با نتایج یک آزمایش پنج یا 10 سال پیش است. در صورت عدم موفقیت، پزشکان ممکن است با فردی که بیمار را به خوبی می شناسد – معمولاً یکی از اعضای نزدیک خانواده – مصاحبه کنند تا بفهمند که آیا کاهشی وجود دارد یا خیر.

دکتر مری گانگولی، استاد روانپزشکی، نورولوژی و اپیدمیولوژی در دانشگاه پیتسبورگ، یادآور شد که یادآوری تنها یک جنبه از شناخت است.

برای تشخیص دقیق، روانپزشک سالمندان ممکن است از بیمار بپرسد که چه مدت در توانایی برنامه ریزی و سازماندهی، یا ابراز وجود مشکل داشته است. اگر فرد فراموشکار است، چه چیزی را فراموش می کند و چه زمانی؟

دکتر گانگولی گفت: «ما می‌خواهیم بدانیم که چه تلفاتی مشاهده شده است، نه فقط «حافظه». “آیا زمانی که فرد خسته یا مریض بود، یکباره بود یا به طور مداوم و در تعداد دفعات آن افزایش می یابد؟”

دکتر گانگولی افزود، مهم است که سایر علل احتمالی را که ممکن است بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارند، مانند سکته مغزی یا آسیب به سر، یا حتی استفاده از برخی داروهای رایج، رد کنیم.

به عنوان مثال، یکی از مقصرهای مکرر در نقص حافظه، دیفن هیدرامین است (که به نام بنادریل و سایر مارک ها فروخته می شود). افرادی که به طور مزمن به خواب می روند اغلب در نتیجه فراموش می شوند. او گفت (بیماران اغلب به او می گویند که شب ها تیلنول مصرف می کنند، اما Tylenol PM در واقع حاوی دیفن هیدرامین است).

دکتر گانگولی افزود: زوال عقل دارای یک الگوی متمایز از دست دادن حافظه است که نباید آن را با فراموشی معمولی اشتباه گرفت. فرد مبتلا به زوال عقل معمولاً رویدادهای اخیر را فراموش می کند، مانند آنچه برای صبحانه خورده است، اما چیزهایی را از گذشته های دور به یاد می آورد، مانند روز عروسی.

دکتر گانگولی گفت که یک معاینه دقیق ممکن است یک ساعت طول بکشد و ممکن است علاوه بر این ممکن است با اعضای خانواده مصاحبه شود. یک پزشک خانواده ممکن است ارزیابی مختصرتری انجام دهد، از جمله تست‌های سریع حافظه مانند معاینه وضعیت ذهنی کوچک یا ارزیابی شناختی مونترال، معروف به MoCA.

در آن آزمایش ها از بیماران تاریخ و ساعت پرسیده می شود و محل مطب دکتر می پرسند. ممکن است از آنها خواسته شود ساعتی را ترسیم کنند که زمان خاصی را نشان می دهد. چند کلمه به آنها گفته می شود و مدت کوتاهی بعد از آنها خواسته می شود آنها را تکرار کنند.

برای ارزیابی وضعیت شناختی، دکتر لوونشتاین اغلب یک سری آزمایش های عینی طولانی تر و اثباتی تر انجام می دهد. او گفت که این یک اصل اساسی این رشته است که هرگز بیماری را که در یک محیط پزشکی ندیده اید، تشخیص ندهید.

دکتر لوونشتاین گفت که او از دست کارشناسان خشمگین شده است «که جسارت تشخیص دادن را دارند و می گویند: «اوه، این شخص به یخچال رفت و فراموش کرد چرا» یا «اوه، آنها نام کسی را با نام دیگری جایگزین کردند. چیزهایی در ذهن آنهاست.»