Calling It Quits سریالی درباره فرهنگ کنونی ترک سیگار است.
به عنوان یک فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر یا GAD، با حملات اضطرابی آشنا هستم. اما بعد از اینکه من در سال 2016 به کارم اطلاع دادم، واقعاً به شدت زیاده روی کردند. خیلی گریه کردم. یک انرژی عصبی تند تند در بدنم کاشته شده بود و تکان نمی خورد. گروهی از افکار غیر مفید – چه کار کردین؟ چرا این کار را کردی؟ – تبدیل به یک موسیقی متن در مغز من شد. صدای بلند و تکراری بود.
کریگ ساچوک، رئیس مشترک تمرین بالینی در بخش روانپزشکی و روانشناسی در کلینیک مایو، گفت: «عدم اطمینان مانند بنزین روی اضطراب است. من این را از روی تجربه میدانم: تغییرات عمده زندگی همیشه نگرانی من را تسریع کرده و شروع به نشخوار فکری با اکتان بالا کرده است.
به گفته وزارت کار، در سال 2021، زمانی که آمار ترک سیگار افزایش یافت و آمریکاییها بالاترین نرخ ترک را از دهه 1970 مشاهده کردند، من حسادت میکردم اما در عین حال گیج بودم. با خوشحالی ثبات را به نفع بال زدن آن کنار می گذاریم؟ نمی توانستم تصور کنم انتخاب کنم عدم قطعیت. نمیتوانستم تصور کنم که زندگیام را بهجای بخشهای منظم ساعات کاری به یک حباب بیشکل از زمان تبدیل کنم.
اضطراب می تواند سازنده باشد
تقریباً هیچ کس بدون نگرانی دست کم آن را ترک نمی کند یا به ترک فکر نمی کند. نگرانی هایی در مورد قرار دادن غذا روی میز، بیمه درمانی و مراقبت از کودک وجود دارد. اما برای افرادی که از نظر بالینی عصبی هستند، ایده ترک شغل، حتی یک شغل بد، می تواند یک قوطی کرم را باز کند.
آخرین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یا DSM-V، چندین اختلال را زیر چتر اضطراب فهرست می کند. جنیفر ویلات، روانشناس بالینی گفت: آنها شامل GAD هستند – “اضطراب و نگرانی بیش از حد (انتظار دلهره آمیز) که بیش از روزها برای حداقل 6 ماه رخ می دهد – و همچنین فوبیا و اختلال هراس، که می توانند همپوشانی داشته باشند اما مترادف نیستند. رئیس برنامه تحقیقاتی مداخلات روانی اجتماعی بزرگسالان در مؤسسه ملی سلامت روان.
دیوید روزمارین، دانشیار روانشناسی در دانشکده پزشکی هاروارد و موسس مرکز اضطراب، میگوید وقتی افراد برای مدتی در شغلی بودهاند، حتی کاری که دوست ندارند، ساختار و تکرار آن میتواند نیروی آرامشبخش باشد: بدانید که رفت و آمد 49 دقیقه است و باید به آن ایستگاه قطار بروید که دوست ندارید به آنجا بروید. خودت میدونی که رئیست یه دیوونه است. اما وقتی ترک میکنید، بهطور خاص دلیل بروز اضطراب این است که با عدم اطمینان مواجه هستید.»
با وجود احساسی که می تواند داشته باشد، اضطراب لزوماً نشانه یک تصمیم بد نیست. دکتر روزمارین، که کتابش با عنوان «شکوفایی با اضطراب» در پاییز منتشر میشود، میگوید: «مشکل دیوانهکننده این است که وقتی مردم احساس میکنند اضطراب اوج میگیرد، اغلب اما نه همیشه، اگر در چارچوب یک اضطراب باشد. تغییر زندگی، این در واقع نشانه این است که آنها در مسیر درستی هستند.”
پس اگه بخوای چی برای ترک اما احساس گیر افتادن؟
دکتر ویلات گفت، توانایی سنجش نتایج مختلف بدون آزمون و خطا واقعی چیزی است که ما را منحصر به فرد می کند. مشکلات زمانی شروع می شوند که نمی توانیم تصمیمی بگیریم و مرحله بررسی به نگرانی تبدیل می شود. او افزود، هنگامی که شخصی در یک حلقه نگرانی گیر کرده است، معمولاً باعث می شود که یکی از دو کار را انجام دهد: پاسخ تکانشی یا کاملاً گیر کردن.
دکتر ویلات به عنوان مثال می گوید: «وقتی سیستم عصبی سمپاتیک فعال است، هضم غذا را متوقف می کنید. “شما باید غذا را هضم کنید، در غیر این صورت مدت زیادی زنده نخواهید ماند. اما استرس به قدری مؤثر است که می تواند این عملکردهای ضروری را از بین ببرد.»
این ممکن است برای افراد مضطرب نیز اتفاق بیفتد که گمان می کنند زمان ترک آن فرا رسیده است. دکتر ساوچوک گفت که نکته کلیدی این است که به آرامی به هر چیزی که باعث ایجاد ناراحتی می شود نزدیک شوید، با انجام “برعکس آنچه اضطراب به شما می گوید انجام دهید.” او افزود: «اگر میگویند «پرهیز، اجتناب، اجتناب»، ما باید راههایی برای نزدیک شدن تدریجی پیدا کنیم.»
دکتر فرانکلین اشنایر، یکی از مدیران کلینیک اختلالات اضطرابی در انستیتوی روانپزشکی ایالت نیویورک، گفت که برای یافتن حد وسط بین تکانشگری و بی حرکتی، مهم است که بین «آنچه نگرانی بی فایده است و آنچه برای حل مشکل مفید است» تفاوت قائل شویم. ” او توضیح داد: «برخی افراد درگیر نشخوارهای مضطرب، چیزهای تکراری می شوند. گاهی اوقات آنها معتقدند که این در واقع حل مشکل مفید است، در حالی که ممکن است فقط چرخ های آنها را بچرخاند.” در عوض، او توصیه کرد که «اگر افکار منفی در مورد موقعیت دارید، آن را سازنده بدانید: «در واقع به چه چیزی نیاز دارم؟ چه چیزی می تواند برای مدیریت چیزی که از آن می ترسم به من کمک کند؟»
همانطور که دکتر ویلات اشاره کرد، این نوسان بدون تصمیم است که ایجاد کننده واقعی اضطراب است. تصمیم گیری در هر دو راه – ماندن یا رفتن – حداقل این حلقه نگرانی را از بین می برد. اگر معلوم شد که از تصمیم خود پشیمان هستید، همیشه می توانید تغییری ایجاد کنید.
شاید مهم ترین چیزی که باید برای هر کسی که در دوره طولانی نگرانی یا تثبیت است، به خاطر بسپارد، حتی اگر آرامش سرد در لحظه باشد، این است که ممکن است احساس کنید بد است، اما دائمی، کشنده یا نادر نیست.
آماده، واقع بین و با خودتان مهربان باشید
دکتر اشنایر میگوید اگر به منطقه ناشناخته بیکاری میروید، آمادگی بسیار مهم است. او گفت: «برای انتظار اضطراب و پذیرش آن آماده شوید. “شما باید ساختار و روال خود را ایجاد کنید، مکانی که در آن قرار است کارها را انجام دهید، چارچوب زمانی کاری که قرار است در چه زمانی انجام دهید، شاید مسئولیت پذیر باشید تا برنامه های خود را با کسی که به آن اعتماد دارید به اشتراک بگذارید.”
او همچنین بر اهمیت واقعبین بودن تأکید کرد و به شما پیشنهاد داد که اهداف کوچکی را تعیین کنید که بر آنها کنترل دارید، مانند سه ساعت صرف آمادهسازی رزومهتان، در مقابل اینکه به خودتان بگویید تا هفته آینده شغل جدیدی پیدا خواهید کرد. دکتر اشنایر گفت که هدف دوم “دستورالعملی برای اضطراب است، زیرا این هدفی است که شما مستقیماً روی آن کنترل ندارید.” او همچنین ورزش، مدیتیشن و آرامش را به عنوان اولین قدم، و درمان و دارو را توصیه می کند اگر اضطراب شما بیش از حد تحمل شود.
دکتر روزمارین گفت، مهمتر از همه این است که خودتان را فاجعه نکنید یا قضاوت نکنید. او افزود: «معمولاً مردم در آنجا دچار مشکل می شوند. زمانی است که احساس میکنند عصبی، ترس، استرس میشوند، و سپس از این واقعیت که احساس استرس میکنند ناراحت میشوند – متا-نگرانی.» در عوض، او پیشنهاد میکند که راحت بروید: «توجه کنید که احساس اضطراب میکنید. فقط وانمود نکنید که هیچ اتفاقی نمی افتد آن را تصدیق کنید.»
شما تنها نیستید، به خصوص در حال حاضر
این بیماری همه گیر در واقع ما را آماده کرد – یا حداقل پیش نمایشی را به ما داد – از احساس اضطراب پس از ترک. به گفته اداره خدمات بهداشت روانی و سوء مصرف مواد: «میزان افسردگی و اضطراب قبل از همهگیری در حال افزایش بود، اما غم و اندوه، ضربه و انزوای فیزیکی و اجتماعی که بسیاری از مردم در طول همهگیری تجربه کردند، این مسائل را تشدید کرد.» یعنی جامعه ای از افراد همفکر وجود دارد، شاید اکنون بیشتر از قبل. دکتر ویلات گفت: «ما به یقین می دانیم که افرادی هستند که هرگز قبل از شیوع بیماری همه گیر، معیارهای اختلال اضطراب فراگیر را رعایت نکرده بودند، که اکنون چنین هستند.
خوب یا بد، کووید آن باند را برای ما پاره کرد. آیا ما آرزوی یک بیماری همه گیر در جهان را داریم؟ البته نه.» دکتر ساچوک گفت. اما آسترهای نقره ای وجود داشته است. این بیماری همهگیر ثابت کرد که بسیاری از ما میتوانیم به سرعت در یک زمان آشفته سازگار شویم، از جمله آنهایی که از هرج و مرج بیزاریم. ظهور تماسهای ویدیویی و برنامههای انعطافپذیر، هفته کاری سنتی را به شیوههایی تغییر داد که برای برخی از افراد مستعد اضطراب مفید بوده است.
وقتی در سال 2022 شغل دیگری را ترک کردم، شغلی که برای آن استخدام شده بودم و تنها سه ماه بود که انجام می دادم، حملات اضطرابی نداشتم. چه چیزی تغییر کرد؟ برای یک چیز، من قبلاً در این راه رفته بودم، و جاده های آشنا کمتر از جاده های جدید ترسناک هستند. من قبل از شروع به کار یک فریلنسر تمام وقت بودم، بنابراین بازگشت به زندگی کنسرت – چیزی که زمانی مرا می ترساند – نیز خوب به نظر می رسید. و در سال 2022، من هم مثل بقیه خسته بودم. ایده تنظیم برنامه خودم و اینکه بتوانم چرت های ظهر را داشته باشم جذاب بود، نه ناتوان کننده.
علاوه بر این، در سال 2021 کتابی را فروخته بودم و ترک آن به این معنی بود که واقعاً برای نوشتن آن وقت داشتم. دوستانی برای دیدن داشتم، پول در بانک و داروهای ضد افسردگی در جریان خونم. و استعفا منجر به اختلال عمده ای در روال من نشد، زیرا کار تمام وقت من از راه دور بود، و حالا که ترک کرده بودم … هنوز از راه دور بودم.
زمانی که تصمیم به ترک آن گرفتم، بدون هیچ نوسانی بی پایان، اقدام کردم. من با ترک سیگار تغییر بسیار بزرگی در زندگی ام ایجاد می کردم، اما همه چیز را در نظر گرفتم، اینطور نشد احساس کنید خیلی بزرگ